آب ، خاک ، آتش ، باد همیشه دوست داشتم مثل کارتون آواتار مردم بتونند عناصرو کنترل کنند همه فکر میکنند آواتار یه شخصیت کارتونیه ولی من باور دارم اون واقعیه آخرین آواتار کتاب اول : آب قسمت هفتم : بازگشت تاف بی فانگ کورا گفت : من و جینورا اتاقت را نشان میدیم ما توی یه راهرور راه می رفتیم رسیدیم به یه اتاق . کورا گفت : بفرما! اینم اتاقت ببخشید کوچیکه . نه خیلیم قشنگه. بعد از رفتن اونا من روی تخت دراز کشیدم تا یکمی استراحت کنم داشت چشام بسته می شد ، که یه صدای وحشتناکی شنیدم . در رو باز کردم یهو یه آدم با صورتی وحشتناک جلوم ظاهر شد جیغ زدم و خوردم به دیوار . میلو ماسکش رابرداشت وگفت :« خخخخخخخخ ترسیی ؟ گفتم : خیلی بی شعوری !منو میلو رفتیم بیرون پیش بقیه تاف هم اونجا بود بهش سلام کردم. زوکو گفت : تاف ما به کمکت احتیاج داریم . ظهیر دستگیر شد ولی بقیه حتما اون بیرونن . وسط حرفش پریدم وگفتم : اونا که مردند همشون با تعجب منو نگاه کردند . عمو تانراک : تو از کجا می دونی ؟ ام من یه چیزایی درباره ی شهر جمهوری می دونم وقتی که گروه نیلوفر سرخ حمله کردند آهان. منتظر بودم تا یه حرکت از تاف ببینم . شب شد و هنوز اتفاقی نیوفته بود . بهتره برم بخوابم . توی راهرو انگار کسی داشت میومد برگشتم دیدم یه خاک برآمده اومد طرفم . خوب تمام شد اگه وقت شد قسمت بعد فزدا قبل از رفتن
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید سلام من نیایش هستم مقلب به کورا من عاشق کارتون آواتارم پیشنهاد می کنم این کارتونو حتما ببینید نظر یادتون نره.
Archives7 شهريور 13936 شهريور 1393 5 شهريور 1393 3 شهريور 1393 2 شهريور 1393 1 شهريور 1393 5 مرداد 1393 4 مرداد 1393 3 مرداد 1393 1 مرداد 1393 Authorsپرنیان پرنیان پرنیان Links
دخترونه تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اواتار بهترین کارتون دنیا و آدرس tast.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آواتار های جدید |